امان از فقر معرفتی.

ساخت وبلاگ
شاید هرکسی از سن 30 سال به بالا برسد، هر باری که سروصورتش را در آینه ببیند و تار موی سفیدی به صورت ببیند یا چینی در گونه و پیشانی، ناخودآگاه از جوانی اش یا از این که در شرف میانسالی و پیری است، حیف بخورد که حیف این صورت و موی سیاه که صورت، چروک برمیدارد و موی سیاه، به سفید تغییر میکند ولی واقعا این نگرانی چه دلیلی می تواند داشته باشد. احتمالا بستگی دارد به این که یک انسان، چه نوع نگاهی به زندگی دارد؛ یکی شب و روز در فکر این است که همیشه از بوستان زندگی، گلها بچیند و عیاشی کند و دلفریبی و دلربایی را پیشه اش ساخته، این نوع انسانها باید هم متاسف بشوند و غمگین که دیگه آن شوروحال از بین می رود و فصل دیگری میرسد. نوع دیگر انسان ها هستند که ارزش گرا هستند یا دنبال معرفت اند و در مسلک معنویت و عبودیت اند، این نوع اشخاص نیز می تواند دو صنف باشند یکی اشخاصی که تا 30 و 40 کاری کرده اند و عبادتی انجام داده و یا کارهایی برای دین خدا و خلق خدا انجام دادده اند، با دیدن خود در آینه، نه تنها غمگین نخواهد شد که نوعی امیدواری به سرنوشت بهتر پیدا خواهد کرد این که یک انسانی واقعا دو دهه فعالیت دینی و ارزشی، از یک نگاه آرامش بخش است از نگاه دیگر، نویدی است برای این که در خامی این همه کار انجام داده است و مطمئنا بعد 40 که فصل پختگی است، کار هایی بهتری با دقت بیشتری انجام خواهد داد و میداند که این ره، ره کمال است و هر کسی در این مسیر برای کمال حرکت کند، به کمال مطلوب میرسد و نگرانی ندارد و بلکه اشتیاق دارد زودتر برسد به آن چه هدف اوست. نوع دیگر انسان های ارزش گرا، فراوانند که کاری چشم گیری در این مدت عمر، انجام نداده اند، نه دستی گرفته اند نه عبادتی درستی نه کار ماندگاری، واضح است که جای نگرانی امان از فقر معرفتی....ادامه مطلب
ما را در سایت امان از فقر معرفتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alizaferyosufi بازدید : 34 تاريخ : دوشنبه 13 آذر 1402 ساعت: 12:45

علی ظفر یوسفیمدخلالقضاء منصب خطير هو مقام الانبياء و الاوصياء كمال قال الامام علي ع لشريح القاضي "قد جلست مجلسا لا يجلسه الا نبي او وصي او شقي" يعني إن تحكم بين الناس بشالعدل بامكانك ان تصل الي اجر و ثواب و إن حكمت بالباطل فأنت تصير من الاشقياء و الامام علي قسم القضاة باربع و واحد منهم اهل نجاة هو الذي يقضي بالقسط و يعلم حكمه حق بمعني أن في تصدي القضاء يشترط العلم... للقضاء اهمية كبيرة في المجتمع به تحترم الحقوق، تصان به الاعراض و به تحقن الدماء و هو أمر لازم لكل أمة و لهذا السبب كان الحكم بين الناس منذ العصور القديمة و قرره الاسلام بقيود و شروط حتی لا تضیع حقوق الناس. في القرآن وردت آيات كثيرة بشأن القضاء موارد استعماله و تطبيقاته... نحن نذكر هنا موارد الاستعمال فقط... نقول بحول الله و قوته:مفهوم القضاءالقضاء – لغةالقضاء - بالمدّ و القصر – جمعه اقضية، في اللغة ورد بمعني الحكم[1]. و له معان كثيرة في القرآن ك... الإعلام[2]، العهد[3]، الإرادة[4]، الحتم[5]، الأمر[6]، الخلق[7]، الفعل[8]، الإتمام[9]، الفراغ[10]... الالفاظ المشتركة لابد ان تنتهي الي اصل واحد في القضاء - كما قال ابن منظور [11]- اصله القطع و الفصل... اذن جميع معانيه تعود في النهاية الي انقطاع الشئ و فصله…القضاء – اصطلاحاتعددت اقول العلماء في تعريف القضاء من ناحية الفقهية في تعابير البعض ان القضاء هو الحكم بين الناس[12] و عرفه الشهيد الاول بانه: ولاية شرعية علي الحكم من قبل الامام[13]. قال الشهيد الثاني في تعريفه: القضاء ولاية الحكم لمن له أهلية الفتوى بجزئيات القوانين الشرعية على أشخاص معيّنة باثبات الحق و استيفائها للمستحق...[14] يشترط للقاضي – في التعريف الاخير - اهلية الفتوي و لكن هل يشترط ذلك؟ في زمن الحال لم يعم امان از فقر معرفتی....ادامه مطلب
ما را در سایت امان از فقر معرفتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alizaferyosufi بازدید : 32 تاريخ : دوشنبه 13 آذر 1402 ساعت: 12:45

(نگاهی به علل قتل عام هزاره‌ها و ضرورت عبرت آموزی از تاریخ)درآمدهزاره‎‌ها به عنوان یکی از اقوام بزرگ، همیشه تحت نظر حاکمان افغانستان بوده و هستند. از یک طرف، برچسپ‌های مثل مغول یا بربر – به تعبیر عبدالرحمان خان – که طبق این نگاه، سبب شده است هزاره‎‌ها را به عنوان یک قوم بیگانه قلمداد کنند و از طرف دیگر، مذهب هزاره‌هاست که – اکثریت هزاره - به دلیل شیعه بودن و به عنوان این که مثل بقیه اقوام از مذهب اهل سنت پیروی نمی کنند، مورد اتهام بوده اند که آنها را به نوعی وابسته به ایرانِ شیعه میدانستند. به گواهی تاریخ، هزاره‌ها بیشترین ضربه‌ها را در زمان عبدالرحمان خان دیدند که طبق دیدگاه برخی مورخین، شصت و اندی درصد هزاره‌ها قتل عام شدند و پس از سرکوب شدید و بیرحمانه توسط این حاکم، این سنت قتل و کشتار، کم و بیش ادامه یافت که با اندک بهانه‌ای، به این قوم محروم و بی دفاع حمله شده است که دیوار کوتاه فقط هزاره بوده بس؛ پساز مردن عبدالرحمان خان قبرش آتش گرفت و مردم آن را عذاب الهی تلقی میکنند، پسرش حبیب ا... بازهم انگشت اتهام به سمت هزاره ها دراز کرد و تعداد زیادی را بی گناه به زندان برد و شکنجه کرد. با این که خرید و فروش برده از اقوام دیگر، ممنوع شده بود – به نقل خود عبدالرحمن خان – ولی هزاره ها هم چنان برده بودند و مورد خرید و فروش، در زمان شاه امان الله بردگی هزاره ها لغو شد، شاه امان ا... با این که رویای ترقی کشور را در سر داشت، اصلاحات بی رویه‌ای او به علاوه تبعیض که برای بقیه اقوام داشت، به عمر دولت او استعجال بخشید که نظام نامه ناقلین از این دست کارهای تبعیض آمیز اوست. هزاره‌ها در قرن بیستم نیز مورد تبعیض و تعصب قرار داشتند؛ برای نمونه، مالیات سنگینی که تحت عناوین گوناگون از طرف ظاه امان از فقر معرفتی....ادامه مطلب
ما را در سایت امان از فقر معرفتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alizaferyosufi بازدید : 17 تاريخ : چهارشنبه 1 آذر 1402 ساعت: 12:19

قرآن کریم به عنوان یک سندِ متقن آسمانی، دال صریحی بر نبوت پیامبر اکرم صلوات الله علیه است؛ چون قرآن کریم از جانب خداوند متعال است، لذا در نوع خودش بی نظیر است و از نظر معانی و الفاظ، کسی نمی‌تواند نظیری آن را بیاورد. برای همین است در همان روزهای که آیاتی از قرآن نازل می‌شد، مساله تحدی و هماوردی نیز مطرح شد و عده‌ای که می‌گفتند این سخن خداوند نیست و از طرف حضرت محمد (ص) است، خداوند در ضمن آیاتی، فصحاء و بلغاء عرب آن روز را خصوصا و تمام بشر را در زمان‌های بعد، به مبارزه طلبید که اگر فکر می‌کنید قرآن، ساخته دست پیامبر است، پس شما هم مثل همین قرآن، قرآن دیگری بیاورید. آنانکه مخالفان قرآن بودند، میآمدند آشکارا یا مخفیانه به قرآن گوش می‌دادند و مجذوب قرآن شده و ایمان میآوردند علماء در طول تاریخ، جهد و تلاش زیادی به خرج دادند که دلایل اعجاز قرآن را بیان کنند؛ در هر دوره‌ی وجوه مختلفی از قرآن را استخراج کرده اند و این هم نظر به اقتضائات زمانی صورت گرفته است. در یک دوره‌ی بیشتر به وجه صرفه متمایل شدند و زمان‌های بعدش، وجوه اعجاز بیانی و فصاحت و بلاغت قرآن مد نظر علماء بوده و در عصر حاضر، وجه اعجاز علمی قرآن از همه بیشتر جلب توجه کرده است. در این نوشتار که به اعجاز از نظر علماء متقدم شیعی، پرداخته ایم، نظریات علمای امامیه‌ قرن پنجم و ششم را بررسی کردیم که عبارت از شیخ مفید، شاگردش سید مرتضی، شاگرد سید مرتضی شیخ طوسی و دیدگاه برخی علمای دیگری در این حدود زمانی را نیز آورده ایم.قبل از ورود به متن اصلی و مباحث مرتبط به آن، برای درک بهترِ این موضوع، ناگزیر است برخی از واژه ها که نیاز به تعریفدارند، تعریف گردد و بعضی موضوعات مرتبط نیز توضیح و تبیین شود.1- تعریف اعجازعلماءِ علوم قرآن، با توج امان از فقر معرفتی....ادامه مطلب
ما را در سایت امان از فقر معرفتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alizaferyosufi بازدید : 22 تاريخ : شنبه 13 آبان 1402 ساعت: 14:27

سالهاست که برخی روشنفکرنماهای اسلامی، از ایدئولوژی شدن دین می نویسند، نقد میکنند و پیامدهای ناگوار آن را لیست میکنند و تلاش همه شان بر این است که باید همه به سکولاریسم تن بدهیم و زیر پرچم لیبرالیسم سینه بزنیم که آخرین پناهگاه و منجی ما، سکولاریسم است؛ اگر غرب جهان اول شده است اگر به رشد فکری و صنعتی رسیده است تاثیر سکولاریسم است و از این قبیل حرف های دهن پرکن زیاد میزنند اگر حوادث و فجایع که در خاور میانه و خاور دور و نزدیک رخ نمی داد، ما هم قبول می کردیم که حرف این ها درست است ولی واقعا ناخواسته، یک سری فجایعی در این حوش و حوالی سالهاست که در حال رخ دادن است، که اگر دقت شود، از سکولاریسم سرچشمه گرفته نه از ایدئولوژی دینی.قبول داریم که ملت و مردم غرب، انسان های پیشرفته ای هستند و دنبال فتنه گری و وحشی گری کمتر هستند و این سبب شده است که حاکمان خونخوار لیبرالیسم، به راحتی بتوانند حکومت کنند حتی آنهایی که باد معده ای شان در میرود و حواس پرتی و آلزایمر هم دارند از شدت پیری، ولی از خاطر که مردم شان خوب است، راحت دارند حکومت میکنند. اما این حاکمان خونخوار، به همان پیمانه که دین برای اسلام گراها مقدس است، لیبرالیسم و دموکراسی و این شعارهای کاذب، برای آنها مقدس است چون از این طرف، به استعمار و استثمار نوین شان دارند ادامه میدهند و به کشورگشایی های نوین اضافه میکنند. سالهاست در سوریه در عراق، نفت آنها را بی حساب و کتات به غرب می فرستند به همین بهانه های واهی، سالهاست که پایگاه های نظامی شان را در ممالک بی صاحب عربی زده اند که برای اعراب وحشی دارند رفاه می آورند و پالایشگاه نفت درست میکنند. اینها اگر ایدئولوژی نباشد پس چیست. در واقع، شعارهای دروغین شان، پوششی است برای منافع مادی و ا امان از فقر معرفتی....ادامه مطلب
ما را در سایت امان از فقر معرفتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alizaferyosufi بازدید : 23 تاريخ : شنبه 13 آبان 1402 ساعت: 14:27

در مقدس ترین کتاب ما (قرآن) به «قلم» سوگند یاد شده است که گرچه در تقدّس و در ارزش والای قلم، همین اندازه کافی است، اما نیاز دارد کمی شرح و توضیح داده شود.باید اذعان کرد که در قدم اول، ماسوی الله به طور عموم نیازمند و محتاج اند؛ یعنی این نیازمندی و احتیاج، نشان ضعیف بودن، ناچیز بودن و مخلوق بودن است؛ برای اشیاء که در معرض نابودی هستند، هزینه کردن و وقت گذاشتن و حتی توجه کردن به آن، بلاهت و سفاهت است. وقتی پیش فرض ما این است، باید همه هزینه‌ها، وقت گذاشتن ها و توجهات، به سمت یک موجودی باشد که اولا در همه حاضر و ناظر باشد و ثانیا جاودانگی داشته باشد که آن جز خالق متعال چیزی دیگری نیست. اما دراین میان، هرکسی و هرچیزی که فقط به او توجه داشته باشد و هم غم او فقط آن ذات جاودان باشد و جز او کسی را نبیند، چنین چیزی و چنین کسی، نیز نشانی از جاودانگی پیدا میکند چون به یک امر جاودانگی متصل شده است. هرکسی غیر او «ذره» است و کمتر از ذره و توسط باد و طوفان، از این کهکشان که هیچ از همین دنیا نیست و نابود میگردد؛ به قول حافظ، باید این ذره، توسط ابر هدایت، اندکی سنگینی به خودش برگیرد تا از شرّ باد در امان بماند یا به قول علامه طباطبایی، این «ذره» را فقط مِهر خدا، از بین باد و طوفان می تواند نجات و دهد به بالا ببرد و به عالم لاهوت برساند. فهمیدیم که هر امر مخلوقی، در معرض نابودی است و ارزشی ندارد باید در مسیری قرار بگیرد که به یک امر جاودانگی اتصال پیدا کند؛ «قلم» از ابزاری است که دارای این استعداد است و می‌تواند در این مسیر قرار بگیرد؛ همان قلمِ که متون مقدس را نوشته و این همان اتصال به جاودانگی است؛ فهم صفات جمال و جلال او، رسالت انبیاء او، معاد و قبر و عالم پس از مرگ، همه از طریق قلم قابل امان از فقر معرفتی....ادامه مطلب
ما را در سایت امان از فقر معرفتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alizaferyosufi بازدید : 22 تاريخ : شنبه 13 آبان 1402 ساعت: 14:27

بررسی «الناس مسلطون علی اموالهم» در آراء فقهاشبکه اجتهاد ............... علی ظفر یوسفیاختصاصی شبکه اجتهاد: در میان کتب فقهی امامیه، در باب سلطنتِ انسان بر اموال خودش، به مقوله «الناس مسلطون علی اموالهم» زیاد استناد می‌شود و بدون بررسی، آن را به پیامبر (ص) نسبت می‌دهند. این حدیث به‌لحاظ سندی ضعیف شمرده می‌شود و همگان نیز به آن اقرار دارند؛ اما برخی معتقدند که عمل اصحاب و فقهای شیعه، ضعف سندی آن را جبران کرده است.آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی نوشته است که گرچه این روایت از نگاه سند ضعیف (مرسله) است اما عمل اصحاب متقدم و متاخر امامیه، ضعف سندی این حدیث را جبران می‌کند. (مکارم شیرازی، ۱۴۱۱: ج ۲، ص ۲۱۰).استاد شیخ محمدباقر ایروانی، شهرت روایی و فتوایی راجع به حدیث مذکور را نمی‌پذیرد و می‌گوید شهرت روایی از این جهت قابل قبول نیست که حدیث مذکور در کتب حدیثی ما نیامده است جز در کتاب عوالی اللئالی و صاحب عوالی (ابن ابی جمهور احسایی) به خاطر نقل احادیث مرسل، مشهور به ضعف است. به نظر ایشان شهرت فتوایی یا عمل اصحاب وقتی جابر ضعف سند است که طبقه متقدمین و متاخرین به یک حدیث عمل کرده و فتوا داده باشند در حال که راجع به حدیث مذکور، از علامه حلی به بعد مشهور شده است. (ایروانی، ۱۴۲۶: ج ۲، ص ۱۰۱).آیت‌الله سیدابوالقاسم خویی نیز طبق مبنایی که دارد، حدیث «الناس مسلطون علی اموالهم» را ضعیف دانسته و مشهور بودن یک حدیث را در بین اصحاب، جابر ضعف سندی نمی‌داند (خویی، مصباح الفقاهه، بی‌تا: ج ۳، ص ۲۰۶).داستان این قاعده یا مقوله برای اولین بار در کتب اهل سنت ذکر شده است، اولین کسی که به این قاعده استناد کرده، اسماعیل بن یحیی مزنی متوفی ۲۶۴ قمری هست او از فقهای شافعی در کتاب «المختصر المزنی» به قاعده مذکور امان از فقر معرفتی....ادامه مطلب
ما را در سایت امان از فقر معرفتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alizaferyosufi بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 2 آبان 1402 ساعت: 16:42

امصبح زود در اول وقت، اسباب کشی داشتیم؛ نداشتن خانه اگر هزاران سختی و مشقت داشته باشد که دارد، یک حُسنِ که دارد این است که اگر از کوچه یا همسایگانت در اذیت بودی، به راحتی می توانی به جا و مکان دیگر خانه اجاره کنی. از ما هم چنین شد؛ صاحب خانه قبلی مان خیلی آدم خوب و با مرامی بود، نزدیک به سه سال که بودیم، رهن را زیاد نکرد و هر سالی هم اجاره را به توان خودم میگذاشت می گفت به توان خودت... به هرحال در این اواخر که جلو آن خانه، مغازه ای باز شده بود کمی شلوغ و سروصدا و بی نظمی تا نیمه های شب جریان داشت خواستم نقل مکان کنم... ولی غم بزرگ و بی پایانی که در آن خانه برایم رخ داد و تا زنده ام بر قلب و مغزم سنگینی میکند، این است آن روزگاری که تازه آن خانه را به رهن گرفته بودم و آن زمان هرچه پول و اسکناس در بساط داشتم، به حساب صاحب خانه ریخته بودم... نمی دانم یک روز شاید نگذشته بود که خبر وحشتناکی شنیدم؛ خبر شدم مادرم مریض شده و تا کلینیک برده اند ولی بازهم افاقه نکرده است؛ بدنم لرزید گفتم خدایا فعلا هیچ در بساط ندارم با چه هزینه ای خودم را برسانم. با خودم گفتم ان شاء الله صد سال دیگر زنده باشد این چه فکری باطلی است. به هر حال گذرنامه را به خروجی دادم دلواپس و نگران بودم که یک روز دیگر برادرم پیامی فرستاد که حال مادر اصلا خوب نیست خودت را برسان؛ بغض کردم و اشک در چشمانم حلقه زد لختی گریستم.... رفتم برای اخذ گذرنامه گفتم هرچه عاجل تر که خیلی اضطراری است؛ پدرم که مدرس مدرسه بود تنها جایی که آنتن تلفن کار میکرد هر باری زنگ میزدم و میپرسیدم میگفت خوبه... باز هم از این جهت که پدر در مدرسه هست، حتما حال مادرم آن قدرها هم شاید بد نباشد. بعد از ظهر بود که پیامک خروج مراجعت را دریافت کردم و رفت امان از فقر معرفتی....ادامه مطلب
ما را در سایت امان از فقر معرفتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alizaferyosufi بازدید : 29 تاريخ : يکشنبه 23 مهر 1402 ساعت: 20:46

منتشر شده در سایت سیاه و سفید این‌جا کلید کنیدعلی‌ظفر یوسفیدرآمدهرکتابی – چه آسمانی یا غیر آسمانی – اگر خالی از زمان‌سنجی یا بدون گونه‌هایی از زمان باشد، آن کتاب قابل اعتماد و اعتبار نخواهد بود. از این نظر، قرآن کریم خالی از مدل‌های زمانی نبوده و تردیدی نیست که زمان، نقش مهمی در فهم بهترِ آیات قرآن دارد مثل بازشناسی آیات مکی و مدنی که ظاهرا احکام که در مکه نازل شده با احکام که مدینه نازل شده، تفاوت زیادی دارند. روش قرآنی راجع به ثبت رویداد تاریخی، با روش های معمول تفاوت دارد. زمان‌سنجی بر دو گونه است به طور کلی، یکی این که – طبق تعریف دایره المعارف فارسی – عبارت است از زمانِ وقوع یک امر یا حادثه‌ای، نسبت به مبدأ معین یعنی مبدأ تاریخ… این همان تاریخ یا زمان تقویمی است. به عبارت دیگر، این همان تاریخ مطلق است که از نظر روز و ماه و سال، به طور دقیق ثبت شده و نسبت به یک مبدأ تاریخ – قمری یا شمسی – سنجش می‌گردد. فی المثل، غزوه بدر در رزو هفدهم ماه رمضان در سال دوم هجرت به وقوع پیوسته است. نوع دیگرِ زمان، زمان یا تاریخ نسبی است؛ در این مُدل از تاریخ، در آن از اندازه‌گیری نسبت به یک مبدآ، خبری نیست بلکه یک حادثه نسبت به حادثه‌ی دیگری مقایسه شده و سنجیده می‌شود که کدام یکی از آن واقعه، قبل از دیگری واقع شده است فی المثل، حضرت نوح قبل از حضرت ابراهیم زندگی می‌کرده است.1 – مقایسه زمان‌سنجی در قرآن و توراتدر تورات یا عهد عتیق، در پنج سِفر مشهور آن، برخی وقایع و حوادث از نظر زمانی و تاریخی، مشخص و سنجش شده و از تاریخ مطلق در آن استفاده شده است. در سفر پیدایش باب 1 که آغاز خلقت هستی و کاینات است، مدت خلقتِ این جهان شش روز به تفکیک روزها، درج شده است. در قرآن نیز مدتِ آفرینش آسمان و زمین، امان از فقر معرفتی....ادامه مطلب
ما را در سایت امان از فقر معرفتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alizaferyosufi بازدید : 30 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1402 ساعت: 12:27

خیر دنیا و آخرتاز آن‌جایی که علم ما محدود و ذهن مان قاصر است و در تشخیص این‌که چه چیزی به نفع ما و چه چیزی به ضرر ماست، دچار اشتباه می‌شوم؛ چون اغلب انتخاب‌ها یا تشخیص مای طبق میل هوای نفس ماست و تنها جنبه مادی و ظاهری آن را مد نظر می‌گیریم. «فعسی ان تکرهوا شیئا و یجعل الله فیه خیرا کثیرا آل عمران/ 19». لذا وقتی «خیر» و «ضرر» را نمی‌دانیم باید برای تشخیص آن به منبع وحی رجوع کنیم؛ مسلّم است که خدای حکیم آن چه برای بندگان‌ش دستور داده است به نفع آنهاست و از هرچیزی که نهی کرده ضررهای در آن نهفته بوده و البته که در امر و نهی الهی، صدها حکمت و فلسفه وجود دارد یعنی و هزار نکته‌ی باریک‌تر از مو در آن است که عقل بشری بدان نرسد. بدین جهت، در دعای ماه رجب، از خداوند مسئلت می‌کنیم و به درگاه او تضرع می‌کنیم که خیر دنیا و آخرت را برای ما عطا نماید (اعطنی بمسئلتی ایاک، جمیع خیر الدنیا و جمیع خیر الآخره). در احادیث معصومین علیهم السلام بعضی مصادیق‌ِخیر دنیا و آخرت بیان شده است. در روایتِ صحیحه بُرید بن معاویه (کافی 2/72) از امام باقر علیه السلام آمده که امام فرمود در کتاب امام علی علیه السلام دیدم که رسول الله ص بالای منبر فرمود: قسم به خدایی که شریکی ندارد، مومن فقط از راه «حُسن ظنّ» به خدا به «خیرِ» دنیا و آخرت دست پیدا میکند... در روایت صحیح دیگر (کافی، 5/237) از بُرید بن معاویه آمده که امام باقر از زبان رسول خدا علیهما السلام نقل کرده که خداوند فرمود زمانی اگر بخواهیم برای مسلمان، خیرِ دنیا و آخرت را جمع کنم، برای او قلب خاشع، زبان ذاکر، صبوری در بلاها برایش عطا می‌کنم... در روایت دیگر، عبدالله بن قاسم از امام صادق علیه السلام نقل کرده که امام فرمود: خداوند اگر بخواهد برای کسی اراده امان از فقر معرفتی....ادامه مطلب
ما را در سایت امان از فقر معرفتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alizaferyosufi بازدید : 68 تاريخ : پنجشنبه 20 بهمن 1401 ساعت: 14:40